به گزارش
سرویس تاریخ و حماسه عصر امروز؛ سال 1402 با تمام فراز و نشیبش به پایان رسید. امید واریم در سالی که پیش رو دارید باغ دل تان از جویبار امید سرسبز، غنچه های لب تان از نسیمِ تبسم شکوفا، زندگی تان از آهنگ محبت گرم، راه تان از شعله های عشق روشن، دست ها یتان از نعمت های الهی پر و جام وجودتان از سلامتی لبریز باشد.
ضمن تبریک سال جدید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مومنین و به امید سالی پر از خیر و برکت و فرج مولایمان بقیت الله العظم ارواحنا فداه برای شما خوبان، اشعار زیر را تقدیم می نماییم:
🌿✨سال نو مبارک🌿🌺🌺🌺🌺❤️✨يامقلب،قلب من در دست توست
🌿✨يامحول،حال من سرمست توست
❤️✨كن تو تدبيري كه در ليل و نهار
🌿✨حال قلب من شود همچون بهار
❤️✨يامقلب،قلب او را شاد كن
🌿✨يامدبر، خانه اش آباد كن
❤️✨يامحول،احسن الحالش نما
🌿✨از بديها فارغ البالش نما
❤️✨خدايا: رحمتت را در روزهاي آخر سال
🌿✨برای ڪسانيڪه برايم عزيزند جاري ڪن
🌿✨سال نو مبارک🌿🌺🌺🌺🌺باز از لطف خالق دمساز
سال نو شد به میمنت آغاز
باز آمد دوباره فصل بهار
تا نماید شکوفه ها را باز
هر کجا بنگری به دشت و دمن
لاله روئیده با هزاران ناز
باغ و بستان شده تماشائی
زان که در خرّمی بود ممتاز
گرمی آفتاب نوروزی
در طبیعت نموده بس اعجاز
اثری دیگر از زمستان نیست
گوئیا کرده زین جهان پرواز
حالیا وقت آن رسیده که ما
بگذرانیم شبی به راز و نیاز
سر به تعظیم حق فرود آریم
با خضوع و خشوع و ذکر و نماز
همنوا با ملائک قدسی
همره بلبلان خوش آواز
همه گوئیم به یک دگر تبریک
سال نو را به عزت و اعزاز
کینه ها را ز دل برون ریزیم
دل بشوییم ز کینه دیگر باز
وه چه زیبا بود در این ایام
دستگیری کنیم ز اهل نیاز
حاجت بینوا روا سازیم
قبل از آنکه به ما کند ابراز
با امیدی که جرم ما بخشد
ز عنایت خدای بنده نواز
با امیدی که جمعه ای نزدیک
خبری خوش رسد ز سوی حجاز
بشنویم نغمه ی انا المهدی
همچو مرغی کنیم سویش پرواز
در ره عشق یوسف زهرا
جان نثاری کنیم چو یک سرباز
از ظهور مسرّت آمیزش
همه (خوشدل)شویم و سرافراز
احمد ایزانلو
🌿✨سال نو مبارک🌿🌺🌺🌺🌺می وزد باد بهار و می رسد بوی بهار
خوشتر آن باشدکه افتدچشم عاشق بر نگار
فصل مشق شادمانی،خیز و شوری کن بپا
عذر بیجا و بهانه نیست اینجا سازگار
چشم دل بگشا و بنگر در طبیعت سیر کن
جان و تن را شستشو ده در زلال چشمه سار
دیده بگشا تا ببینی تازه های دیگری
انقلابی را شوی شاهد به هر گوشه کنار
قمری اندر باغِ گل نغمه سرایی میکند
می شود او همنوا با صوت زیبای هَزار
رقص پروانه ببین در دامن زیبای گل
در سکوت جنگلی بشنو صدای آبشار
رود در حال سپاس از ابر های آبناک
سبزه زاری شاکر است از جودِ جویی بیقرار
هر شکوفه دستهایش را ز هم وامیکند
تا درآغوشش بياید بوی عطری ماندگار
هر جوانه روی شاخه بهر تو دارد پیام
زان پس عطرآگین شود هر باغ و بستان و دیار
غنچه لب وا میکند اینگونه گوید با نسیم
آنچه دارم از تو دارم ای مرا دار و ندار
در نهایت هر کجا را بنگری شوری بپاست
سبزه زار و شاخسار وچشمه سار و کوهسار
خوش بود پایان این گفتار عرض تهنیت
سال نو را بر همه هم میهنان،با افتخار
مسئلت دارم برای دوستان و بستگان
صحت و امنیت و توفیق از پروردگار
از طبیعت بار ها باید نوشت و نیز گفت
(تابش)اما شمه ای کرده است توصف بهار
تابش ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ تهران
