به گزارش
سرویس سیاسی عصر امروز انحراف در هیئتهای عزاداری، به صورت شیوههای عزاداری نامشروع و یا مداحیهایی که با وقایع تاریخی هم خوانی نداشت از سدهها قبل مطرح بوده است. در تاریخ موارد متعددی از برخورد علما با هیئتهای عزاداری منحرف ثبت شده، مانند خروج قهر گونه مقدس اردبیلی در دهه محرم از شهر اردبیل و یا تلاش آیت الله بروجردی جهت ممانعت از عزاداریهای نامشروع.
بنا بر این گزارش در نگاه نخست، انحرافهای کنونی نیز ادامه روند طبیعی انحرافات سابق هستند، یعنی به سنت درآمدن و هنجار شدن برخی از رفتارها، گفتارها و عقاید میان طیف عوام شیعیان، اما بررسی دقیقتر مشخص می سازد که این بار تنها سخن از سنتها و هنجارهای غلط نیست، بلکه طیفی از خواص شیعه، به همراه دستگاه تبلیغاتی و مالی عظیمی در پس پرده و به شکل منسجم و تشکیلات مدار در حال گسترش برخی از باورهای غلط به عنوان سنت اصیل شیعه در میان هیئتهای مذهبیاند.
در این متن تلاش خواهد شد درباره علل تلاش برای گسترش باورهای مدنظر متن، بحث شود. شاید بتوان برای یافتن علل از نتایج این حرکت بهره برد و نیز با تکیه بر بهره بران اصلی از نتایج این حرکت، حامیان پنهان طیف خواص شیعی مدنظر را نیز شناخت.
بر این اساس، میتوان علل خیزش ساختارمند حرکت تزریق باورهای غلط به جامعه هدف، یعنی هیئتهای مذهبی را در بندهای زیر بیان کرد:
الف) به ظاهر مؤمنین ضدانقلابیجمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی دینی همیشه مورد هجمه مخالفان خود بود. اما در روایتی جدید، مسئله جمهوری اسلامی ایران از دین جدا میشود! در این روایت جمهوری اسلامی از نام دین و مذهب شیعه برای همراه کردن تودههای مردم با خود بهره برده است. در حالی که ارتباطی با مذهب راستین شیعه ندارد. چنانکه مخالفت مقام معظم رهبری با اعمال و باورهای غلط، مخالفت با اصل هیئت و عزاداری برای معصومین علیهم السلام تلقی شده و دلهای پاک جوانان را در برابر دو گانه یا رهبر یا امام معصوم قرار میدهد.
در نتیجه این اقدام، در آینده احتمالاً شاهد طیفی خواهیم بود که خود را به دروغ مؤمن به مذهب شیعه میدانند ولی مخالف ولایت فقیه و جمهوری اسلامی هستند!
ب) جدایی دین از سیاسیتنتیجه بعدی باورهای نفوذی غلط در هیئتها، سکولاریسم است. به نحوی که از دین روایتی غیرسیاسی بیان میشود و سنت حقیقی شیعی را عاری از عقاید و اقدامات سیاسی میداند و درست مخالف حرکت ابی عبدالله(ع) که قیامش سیاسی الهی بود این جماعت خلاف مسیر حسین ابن علی علیه السلام حرکت می نمایند.
ج) در دست گرفتن منابراستخدام هنر برای انتقال مفاهیم و عقاید، از مؤثرترین شیوههای نفوذ در ذهن و دیدگاه انسانهاست. هنر و تبلیغات منتج از آن آنقدر در این نفوذ مؤثرند که گاهی اوقات به قدر خود مفهوم مورد انتقال، قدر و منزلت مییابند. مخالفین نظام اسلامی در عموم عرصههای تبلیغاتی مانند سینما، شبکههای تلویزیونی و اینترنت با تکیه بر پشتیبانی مالی و بهره بردن از تجربیات انبوه خود، دست برتر را دارند جز در عرصه منبر و تبلیغ چهره به چهره. منبر فرصت و عرصه منحصر به فردی را برای تبلیغ فراهم میآورد. علاوه بر تأثیر بسیار تبلیغ چهره به چهره عموم مردم نیز دین خود را از اهل منبر و وعظ و روضه میگیرند. با نفوذ در هیئتها، میتوان در این عرصه خاص تبلیغاتی نیز نفوذ کرده و آن را به دست گرفت.
د) ارائه چهره غیرانقلابی از شیعهانقلابی گری و عدالت طلبی از ویژگیهای خاص شیعه در طول تاریخ بوده است. حال اگر سیاست را از این مذهب جدا کنیم، انقلابی گری نیز بی معنا میشود. عدالت طلبی نیز تنها در گرفتن انتقام ائمه معصومین از اهل سنت فعلی متجلی میشود.
ه) ایجاداختلاف در دنیای اسلامتجلی عدالت طلبی به شکلی که در بند بالا گذشت، موجب عمیق تر شدن شکاف شیعه و سنی در جهان اسلام و بروز برخوردهای انتقام جویانه از یکدیگر میشود. گسترش شکاف موجود سرانجام به تکفیر خواهد انجامید. تکفیر اهل سنت و نیز بخشی از شیعه که معتقد به گستراندن این شکاف نیست. ضدیت با جمهوری اسلامی و برگزاری مراسمی مانند هفته برائت هم در راستای چنین تکفیری است. شکاف میان شیعه و اهل سنت، راههای مفاهمه میان دو مذهب را خواهد بست و سبب تضعیف قدرت عمومی جهان اسلام خواهد شد.
به این ترتیب، نعمت هیئتهای مذهبی که موجب زنده نگه داشتن حس عدالت طلبی و انقلابی گری در جامعه شیعه میشود، به یک نقمت مبدل خواهد شد.
و) شکنندگی ضوابط شرعاگر در رعایت موازین شرعی محدوده ای تصور شود که در آن محدوده، به هر بهانه ای، نیازی به رعایت شرع نیست، این امر موجب کاسته شدن از قدر و منزلت شرع در نگاه جامعه هدف خواهد شد و عدم رعایت شرع به تدریج به دیگر حیطههای زندگی وی نیز کشانده خواهد شد.
ز) کاستن از میزان مراجعین به شیعهعموم مردم پیش از آنکه با عقاید یک مذهب آشنا شوند با رفتارهای دینی اهالی آن مذهب آشنا میشوند. در تزریق باورهای غلط، عبارات کفرآمیز یا غیرشرعی، شامل توهین و افترا، به همراه رفتارهایی که موجب وهن مذهب میشود، همچون قمه زنی یا اعمال عیدالزهرا، به کرات مشاهده میشود. نتیجه مستقیم چنین عبارات و رفتارهایی مسموم شدن فضای اطراف مذهب شیعه میشود. به نحوی که مذهب شیعه در چنین اعمالی خلاصه شده و تقریری نادرست از آن به جهان مخابره میشود. این تقریر نادرست موجب رانده شدن افرادی میشود که به مذهب شیعه نزدیک میشدند یا استعداد نزدیک شدن را داشتند.
چنانکه مشاهده میشود، ایجاد فاصله میان جمهوری اسلامی و پایگاه اجتماعی آن یعنی عموم معتقدین به مذهب شیعه در وهله اول و عمیق تر نمودن شکاف شیعه و سنی در وهله دوم به همراه تحریف چهره شیعه نتایج تزریق باورهای غلط مورد بحث این متن است. این نتایج همگی در راستای منافع قدرتهای بزرگی است که در منطقه حضور داشته و خواستار سلطه بر منطقهاند. بی جهت نیست که برخی از شبکههای تلویزیونی مروج باورهای غلط در لندن و شهرهای آمریکا مستقرند.
نتیجهمقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران، در بیست و ششم فروردین ماه سال ۱۳۷۹ درباره وحدت میفرمایند: «منظور ما از وحدت چیست؟ یعنی همهی مردم یكسان فكر كنند؟ نه. یعنی همهی مردم یك نوع سلیقهی سیاسی داشته باشند؟ نه. یعنی همهی مردم یك چیز را، یك شخص را، یك شخصیت را، یك جناح را، یك گروه را بخواهند؟ نه؛ معنای وحدت اینها نیست. وحدت مردم، یعنی نبودن تفرقه و نفاق و درگیری و كشمكش. حتی دو جماعتی كه از لحاظ اعتقاد دینی مثل هم نیستند، میتوانند اتحاد داشته باشند؛ میتوانند كنار هم باشند؛ میتوانند دعوا نكنند.»
جریان نفوذی قدرتهای بزرگ میان شیعه دقیقاً خلاف سخنان مقام معظم رهبری را تبلیغ میکند. یعنی تعریف وحدت به یکسانی عقاید. خود را نیز به عنوان نماینده سنتی و واقعی حوزههای علمیه معرفی میکند. شاید اکنون، با وجود دهها شبکه تلویزیونی ماهواره ای، هیچ فردی نباشد که ساختارمند بودن این جریان نفوذی را قبول نکند. مگر اینکه نخواهد قبول کند.